در ادبیات تجارو بازارمسلکان سراسر دنیا به وفور ضرب المثل هایی وجود دارد که حکایت از دشوارتر گشتن تفاهم بر روی مفاد یک قرارداد با وجود دخالت وکلا دارد، در آلمان گفته می شود که " Zwei Anwälte, drei Meinungen" که یعنی دو وکیل وجود دارد و سه نظر؛یا در ایرلند می گویند : :" Is annamh an dlíodóir a dhéanann an margadh éasca." که معنا می دهد وکیلی که معامله ای را آسان کند نادر است؛
به نظر واقعیت این است که اگر در این ضرب المثل ها ، غرض از وکیل، هر شخصی که مجوز وکالتی دریافت نمود باشد، گزاره ی های دور از صحتی بیان نشده چرا که فارغ از کیفیت تحصیل و موارد دیگر، غالبا تربیت در فضای عام الشمول حقوقی، دیدگاه حقوق خوان را به صورت نقص جویی و تشخیص ایرادات و خطرات و ریسک های موجود در هر موضوع هدایت می کند و تمرکز را بر روی این موارد خواهد گذاشت؛
اما وکیل متخصص در حوزه ی قراردادی که به رسالت بازار احترام می گذارد پای خود را فراتراز آنچه آموخته گذارده ، علاوه بر تشخیص مخاطرات و مسائل آینده،بی باک و در عین حال منطقی ، با استفاده از ابزارهای قراردادی که مهم ترین نمو آن در مسئله ی درج شروط است گونه ای از توافق را رقم می زند که علاوه بر حفظ شرایط برد- برد که کلید، در تفاهم است حقوق موکل خود را حفظ کرده و در بهترین شرایط دو طرف را از هر گونه اقامه ی دعوا چه نزد داور چه مراجع دادگستری بی نیاز می کند؛بنابراین برای رسیدن به هر دو مطلوب که انعقاد قرارداد با حداکثر سود بری و کاهش مخاطرات احتمالی و درگیری های حقوقی است، استفاده از وکیل بازار به جای هر نوع وکیل ،علی الخصوص وکیل قضایی ، مورد موعظه می باشد.
